مهارتهای مدیریتی که هر مدیری باید بداند!
مهارتهای مدیریتی تواناییهایی هستند که شما را قادر میسازند یک تیم را رهبری کنید یا بر پروژهها به طور مؤثر نظارت کنید. معمولاً مدیران این مهارتها را در طیف وسیعی از کارکردها در بازاریابی، تولید، مالی و منابع انسانی به کار میگیرند. اگر در حال آمادهشدن برای یک نقش رهبری در آینده هستید یا در حال حاضر مدیری هستید که میخواهد تواناییهای خود را بهبود بخشد و رشد دهد، میتوانید مهارتهای مدیریتی را برای تصمیمگیری موثر توسعه دهید.
در این مقاله به تعریف مهارتهای مدیریتی میپردازیم، خلاصهای از مهارتهای مدیریتی و مثالهایی را در این زمینه ارائه میدهیم.
منظور از مهارتهای مدیریتی چیست؟ّ
مهارتهای مدیریتی ویژگیها و تواناییهایی هستند که وظایف خاصی را در یک شرکت هدایت میکنند. دو نوع مهارت وجود دارد که برای پیشرفت و برتری در حرفه خود باید به آنها مسلط شوید:
مهارتهای سخت و مهارتهای نرم. کارفرمایان به دنبال کارمندانی هستند که تعادل مناسبی بین این دو داشته باشند، بنابراین شما باید هر دو نوع مهارت را توسعه دهید تا یک مدیر موفق باشید.
مهارتهای سخت، مهارتهای فنی و مهارتهای قابلآموزش هستند که از طریق مدارس، کالجها، برنامههای صدور گواهینامه و آموزش یاد میگیرید. آنها تواناییهای خاص شغل یا صنعت شما هستند. اینها شامل برنامهنویسی نرمافزار، کار با ماشینآلات، یا حتی کار با ابزارهای CAT برای ترجمه یکزبان خارجی است.
مهارتهای نرم شامل ارتباطات، خدمات مشتری، مدیریت زمان و رهبری است. این مهارتها به هر شغلی قابلانتقال هستند و اغلب به آنها مهارتهای مردمی یا اجتماعی میگویند و توسعه آنها سختتر است و برای کارفرمایان ارزشمند است.
مهارتهای کلیدی مدیریت
مدیریت اهدافی را تعیین میکند و سپس تلاشهای کارکنان را برای تکمیل آنها هماهنگ میکند که به تعداد قابلتوجهی از مهارتها نیاز دارد. مهارتهای کلیدی برای توسعه بدون توجه به بخش یا صنعتی که در آن کار میکنید در این دستهبندیهای اصلی گنجانده شده است:
هماهنگی
یکی از نقشهای کلیدی مدیران ایجاد تیمهای منسجم و کاربردی است. در حالت ایدئال، این تیمها به طور مستقل کار میکنند و مدیر اطمینان میدهد که آنها منابع و مهارتهای موردنیاز برای رسیدن به اهداف خود را دارند.
اگر تیمی از منبعی که به آن نیاز دارد، یا بخش دیگری که باید با آن همکاری کند، آگاه نباشد، ممکن است برای تکمیل پروژههای خود دچار مشکل شوند.
رهبری
رهبری فرایندی است برای تحتتأثیر قراردادن کارمندان برای هدایت تلاشهای خود در جهت دستیابی به اهداف و اهداف. مهارتهای رهبری، تواناییهای اجرایی کلیدی هستند که شامل ارتباطات، مهارتهای بینفردی، برنامهریزی و متقاعدسازی میشود. نظارت بر کار تیم و سایر کارمندان به مهارتهایی برای هماهنگکردن وظایف، ایجاد تیم، توسعه کارکنان، ارزیابی آنها و تحقق اهداف شرکت نیاز دارد.
نمونههایی از مهارتهای رهبری:
- انتقاد سازنده
- قاطعیت
- تفویض وظایف
- قابلاعتماد بودن
- یکدلی
- توانمندسازی
- تیمسازی
- تمامیت
- منتورینگ
- ایجاد انگیزه در دیگران
- صبر
- مدیریت روابط
برنامهریزی
برنامهریزی به معنای تعیین اهداف و تدوین مراحلی است که باید برای رسیدن به آن اهداف بردارید. چندین مرحله برای برنامهریزی وجود دارد که شامل ایجاد برنامههای بلندمدت استراتژیک و اهداف کوتاهبرد عملیاتی و بودجهبندی برنامه میشود. بهعنوان یک جنبه حیاتی یک سازمان، برنامهریزی میتواند اهداف و مقاصد شرکت را از طریق ایدهها و تحلیلهای آیندهنگر شناسایی کرده و به آنها دست یابد. مسئولیتهایی برنامهریزی یک مدیر شامل توسعه برنامههای استراتژیک و تاکتیکی، تشریح وظایف، برنامهها، جدول زمانی و دستورالعملها برای دستیابی به اهداف و مقاصد در محدوده منابع شرکت است. برنامهریزی یک مهارت پویایی برای تعیین اهداف و شناسایی کارآمدترین مسیر برای دنبالکردن است.
نمونههایی از مهارتهای برنامهریزی:
- تطبیقپذیری
- توسعه تجاری
- مهارتهای شناختی
- تفکر انتقادی
- انعطافپذیری
- مهارتهای IT
- استدلال منطقی
استراتژی
مدیران از طریق برنامهریزی استراتژیک به اهداف خود دست مییابند. در کنار حل مسئله، میتوانید یک برنامه سنجیده تنظیم کنید، آن را اجرا کنید و به اهداف خود برسید. اگر با شکست مواجه شدید، مهارت کلیدی تفکر استراتژیک شما مفید خواهد بود و به شما این امکان را میدهد که خلاق باشید و از تجربیات قبلی خود استفاده کنید.
تفکر استراتژیک با برنامهریزی اهداف روزانه به دستیابی به چشمانداز بلندمدت شرکت کمک میکند. بهعنوانمثال، شما فرایندی را که اعضای تیم برای غلبه بر موانع، مشکلات و تکمیل پروژهها در زمان مقرر باید انجام دهند، برنامهریزی کرده و تشخیص میدهید. مدیران استراتژیک همچنین قادر به شناسایی ناکارآمدیها و تعیین راهحلهای سریع هستند.
مثالهایی از مهارتهای استراتژی:
- تفکر تحلیلی
- حل تعارض
- خلاقیت
- استدلال استقرایی یا قیاسی
- حل مسئله
- تفکر استراتژیک
ارتباط
مدیران باید توانایی برقراری ارتباط مؤثر با مافوق، همکاران و کارکنان را بدون توجه به صنعت داشته باشند. بهعنوان یک رهبر، مهارتهای ارتباطی توسعهیافته تضمین میکند که اطلاعات صحیح در سراسر شرکت توزیع میشود و کارکنان بهوضوح وظایف را درک میکنند. کارفرمایان همچنین از کارگران عصر دیجیتال امروزی میخواهند که بدانند چگونه پیامها را شخصاً و از طریق دستگاههای الکترونیکی و رسانههای اجتماعی با موفقیت انتقال و دریافت کنند.
سه نوع اصلی ارتباط در محیط کار وجود دارد. آنها ارتباط کلامی، غیرکلامی و نوشتاری هستند. این تعاملات شامل ترکیبی از صحبتکردن، دریافت بازخورد، گوشدادن فعال، مکالمه و حتی ارائه از طریق ابزارهایی مانند پاورپوینت است. اگر بر همه انواع تعاملات تسلط داشته باشید تا افراد، تیمها، پروژهها را رهبری کنید و به اهدافتان به طور مؤثر برسید، کمک خواهد کرد.
نمونههایی از مهارتهای ارتباطی:
- گوشدادن فعال
- ایجاد روابط
- همکاری
- ارتباط بینفردی
- مذاکره
- اقناع
- ارتباط کلامی
- ارتباط نوشتاری
سازمان
مهارتهای سازمانی شامل یک منطقه کاری منظم، فهرست کارها و تعیین اولویتها است. بهعنوان یک مدیر، با تنظیم و شرکت در بسیاری از رویدادهای تقویم، جلسات، ضربالاجلها، جدولهای زمانی و پروژهها، چند کار را انجام خواهید داد. مهارتهای سازمانی نیز شامل مدیریت زمان و اولویتبندی است. داشتن مهارتهای سازمانی توسعهیافته به شما کمک میکند تا با حجم کاری خود همگام باشید، با ضربالاجلهای تعیین شده در هدف خود بمانید، اطمینان حاصل کنید که میتوانید مطالب و گزارشها را بیابید، رویدادهای غیرمنتظره را مدیریت کنید و استرس را کاهش دهید. مهارتهای سازمانی به ازبینبردن ارتباطات نادرست، اهمالکاری و حمایت از تعادل سالم کار و زندگی کمک میکند.
نمونههایی از مهارتهای سازمانی:
- مهارتهای اداری
- مدیریت مهلت
- هماهنگی رویداد
- تعیین هدف
- مدیریت پروژه
- ثبت سوابق
- برنامهریزی
- مدیریت زمان
مسئولیتپذیری و مالکیت
همانطور که گزارشهای مستقیم و مشارکتکنندگان فردی در قبال کار خود مسئول هستند، مدیران نیز پاسخگو هستند. اینکه خود را مالک کارتان و مشارکتهای تیمتان بدانید، کمک زیادی به ایجاد اعتماد و صداقت در تیم شما خواهد کرد.
حل مسئله
اکثر افراد در نقش رهبری باید بهنوعی از حل مشکل دستوپنجه نرم کنند. یک مدیر موفق میتواند با درایت به یک موضوع از همه سایتها نگاه کند، بازخورد دریافت کند و بر اساس اطلاعاتی که دریافت میکند اولویتبندی کند. آنها از مهارتهای ارتباطی مؤثر برای یادگیری از تیم خود و تصمیمگیری آگاهانه استفاده میکنند.
نکاتی برای بهبود مهارتهای مدیریتی
ارتقای شغل خود به سمت یک نقش مدیریتی میتواند فرصتهای پاداش زیادی را برای شما فراهم کند. وظیفه شما کمک به شرکت در رسیدن به اهداف و اجرای استراتژیهای اصلی آن است. کارفرمای شما از شما انتظار دارد که یک تیم با عملکرد بالا ایجاد کنید و از آنها حمایت کنید. کلید موفقیت شما ایجاد مهارتهای مدیریتی قوی است.
در اینجا پنج کاری وجود دارد که میتوانید برای توسعه مهارتهای مدیریتی ذکر شده انجام دهید، به شما کمک میکند تا برای نقش آماده شوید و با چالشهای جدید روبرو شوید:
1.به دنبال فرصتهایی برای رهبری باشید
اگر هنوز ترفیع نشدهاید، در موقعیت فعلی خود به دنبال فرصتهای کوچک رهبری باشید و از آنها استفاده کنید. این تواناییهای مدیریتی شما را به رئیستان نشان میدهد و تمایل شما را برای حرکت به جلو و مسئولیتپذیری نشان میدهد. در برخی موارد، ممکن است به شما در شناسایی نقاط ضعفی که میتوانید در زمان انتظار برای ارتقا انجام دهید، کمک کند.
2. با مثال رهبری کنید.
وظیفه یک رهبر الهام بخشیدن به افراد دیگر است. یک ویژگی کلیدی در موفقیت در یک نقش مدیریتی، رهبریکردن با الگو است. شما از کارکنان خود احترام میگیرید و خود را بهعنوان یک رهبر قابلاعتماد، معتبر و مایل به انجام کارهای لازم برای انجام یک کار معرفی میکنید. الگوبرداری با نشاندادن اینکه کاری بیش از صرفاً دستوردادن انجام میدهید، باعث ایجاد اعتماد در کارکنان شما میشود. الگو قراردادن کارکنان خود تعهد آنها را افزایش میدهد. آنها میبینند که شما نقش خود را برای تحقق اهداف و چشمانداز سازمانی و درگیرشدن بیشتر و ایجاد انسجام بیشتر در تیم انجام میدهید.
3. یک الگو پیدا کنید
تبدیلشدن به یک مدیر موفق میتواند کمی زمان و تجربه ببرد. پیداکردن یک رهبر موفق بهعنوان یک الگو میتواند به شما در درک شرایط مختلف، چالشها و موانع در هنگام رهبری یک تیم کمک کند. این الگو شخصی است که میتواند به باز کردن پتانسیل شما کمک کند و با مثالهایی از تجربیات خود به شما نشان دهد که چه چیزی ممکن است. اگر هدف شما ارتقای شغلی است، این نکته مفیدی است که باید دنبال کنید.
سه نوع الگو برای یادگیری وجود دارد:
- الگوی مثبتی که موفقیت و موقعیت موردنظر شما را دارد، همسالی که فکر میکنید کارش را بهتر از شما انجام میدهد یا زیردستی که آخرین کار شما را بهتر از شما انجام میدهد.
- الگوی معکوس کسی است که به آنچه شما میخواهید رسیده است، اما ارزشهای او با شما مطابقت ندارد
- یک الگوی ضد نقش، کسی است که در مسیر شغلی شما قرار دارد، اما به آنچه شما میخواهید نرسیده است.
یک الگو میتواند بهغیراز راهنمایی سرپرستتان در ارزیابی بعدی کارمندتان، به شما بازخورد بدهد. این افراد میتوانند به شما در شناخت نقاط قوت و ضعف خود در مهارتهای مدیریتی مانند مدیریت زمان، مهارتهای سازمانی، برنامهریزی و استراتژی کمک کنند.
4. روی خودتان سرمایهگذاری کنید
مهم نیست شغل، برجستهترین مدیران در طول دوران حرفهای خود بر مهارتهای فنی و حرفهای خود تکیه میکنند. در بهبود مستمر شرکت کنید و با افزایش تخصص خود در زمینه کاری و مهارت در تیمهای رهبری، برای شرکت خود ارزشمندتر شوید. رهبران بزرگ با پیروی از تغییرات و روندها در صنعت خود جاری میمانند. از آن نقطهنظر، میتوانید از منظر استراتژیک عمل کنید و از گرفتار شدن در فعالیت ایستا اجتناب کنید و رشد خود را تجربه کنید.
5. کارمندان خود را توسعه دهید و روی آنها سرمایهگذاری کنید
درحالیکه رهبران به طور مداوم مهارتهای فنی و حرفهای خود را توسعه میدهند، آنها زمان و پول را برای توسعه بیشتر نیروی کار و اعضای تیم خود سرمایهگذاری میکنند. آنها امیدوارترین کارکنان را آموزش و توسعه میدهند، بنابراین رهبران بزرگ نسل بعدی میشوند.
آنها با ارائه بازخورد مثبت و سازنده فوری این کارمندان را توانمند و مربی میکنند. در این مجموعه مهارت، مدیران به دنبال درک این هستند که چه چیزی هر یک از اعضای تیم را انگیزه و هدایت میکند و درعینحال آنها را به سمت رشد و موفقیت تشویق میکند.
مدیریت یک شغل چالشبرانگیز با تقاضاهای روزافزون در محیطی سیال و غیرقابلپیشبینی است. برای اینکه امروز یک مدیر خوب باشید، باید مجموعه مهارتهای مختلفی را توسعه دهید. پس در این راه از تمام انرژی خود استفاده کنید تا بتوانید مدیر موفقی در همه عرصهها باشید.
موفق باشید :)